فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 23
خيال روي تو در هر طريق همره ماست ، نسيم موي تو پيوند جان آگه ماست به رغم مدعياني که منع عشق کنند ، جمال چهره تو حجت موجه ماست ببين که سيب زنخدان تو چه مي گويد ، هزار يوسف مصري فتاده در چه ماست اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد ، گناه بخت پريشان و دست کوته ماست به حاجب در خلوت سراي خاص بگو ، فلان ز گوشه نشينان خاک درگه ماست به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است ، هميشه در نظر خاطر مرفه ماست
اگر به سالي حافظ دري زند بگشاي
،
که سال هاست که مشتاق روي چون مه ماست
تعبیر:
گرفتار غم و اندوهی و از آن به سادگی رها نخواهی شد. امیدوار باش. سعی و کوشش کن. سهل انگاری را رها کن. این گره به دست خودت باز می شود.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 431
لبش مي بوسم و در مي کشم مي ، به آب زندگاني برده ام پي نه رازش مي توانم گفت با کس ، نه کس را مي توانم ديد با وي لبش مي بوسد و خون مي خورد جام ، رخش مي بيند و گل مي کند خوي بده جام مي و از جم مکن ياد ، که مي داند که جم کي بود و کي کي بزن در پرده چنگ اي ماه مطرب ، رگش بخراش تا بخروشم از وي گل از خلوت به باغ آورد مسند ، بساط زهد همچون غنچه کن طي چو چشمش مست را مخمور مگذار ، به ياد لعلش اي ساقي بده مي نجويد جان از آن قالب جدايي ، که باشد خون جامش در رگ و پي
زبانت درکش اي حافظ زماني
،
حديث بي زبانان بشنو از ني
تعبیر:
به آرزو و مراد خود خواهی رسید به شرط آنکه نا امید و مأیوس نباشی. از دوستی گله و شکایت داری. بهتر است که صبور باشی و با رفتار خود اعتماد او را جلب کنی. با دوستان مشفق درددل و مشورت کن و بار مشکلات را به تنهایی تحمل نکن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 331
به تيغم گر کشد دستش نگيرم ، وگر تيرم زند منت پذيرم کمان ابرويت را گو بزن تير ، که پيش دست و بازويت بميرم غم گيتي گر از پايم درآرد ، بجز ساغر که باشد دستگيرم برآي اي آفتاب صبح اميد ، که در دست شب هجران اسيرم به فريادم رس اي پير خرابات ، به يک جرعه جوانم کن که پيرم به گيسوي تو خوردم دوش سوگند ، که من از پاي تو سر بر نگيرم
بسوز اين خرقه تقوا تو حافظ
،
که گر آتش شوم در وي نگيرم
تعبیر:
دل به دریا زده ای و بی محابا پیش می روی و خود را به تقدیر سپرده ای. بهتر است که کمی دقت کنی و با تعمق و تعقل به کار خود بپردازی تا موجب ندامت و پشیمانی نشوی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 278
شراب تلخ مي خواهم که مردافکن بود زورش ، که تا يک دم بياسايم ز دنيا و شر و شورش سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسايش ، مذاق حرص و آز اي دل بشو از تلخ و از شورش بياور مي که نتوان شد ز مکر آسمان ايمن ، به لعب زهره چنگي و مريخ سلحشورش کمند صيد بهرامي بيفکن جام جم بردار ، که من پيمودم اين صحرا نه بهرام است و نه گورش بيا تا در مي صافيت راز دهر بنمايم ، به شرط آن که ننمايي به کج طبعان دل کورش نظر کردن به درويشان منافي بزرگي نيست ، سليمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
کمان ابروي جانان نمي پيچد سر از حافظ
،
وليکن خنده مي آيد بدين بازوي بي زورش
تعبیر:
از فرصتی که داری استفاده کن وگرنه کسی دیگر از این فرصت سود می برد. به زیردستان خود هم توجه کن. اگر در عین مفام و ثروت، به زیردستان محبت کردی مردی. دامی برایت گسترده اند.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 299
اگر شراب خوري جرعه اي فشان بر خاک ، از آن گناه که نفعي رسد به غير چه باک برو به هر چه تو داري بخور دريغ مخور ، که بي دريغ زند روزگار تيغ هلاک به خاک پاي تو اي سرو نازپرور من ، که روز واقعه پا وامگيرم از سر خاک چه دوزخي چه بهشتي چه آدمي چه پري ، به مذهب همه کفر طريقت است امساک مهندس فلکي راه دير شش جهتي ، چنان ببست که ره نيست زير دير مغاک فريب دختر رز طرفه مي زند ره عقل ، مباد تا به قيامت خراب طارم تاک
به راه ميکده حافظ خوش از جهان رفتي
،
دعاي اهل دلت باد مونس دل پاک
تعبیر:
در زندگی، تکرو و منزوی نباش. در زندگی اجتماعی به وجود دوستان و همراهان نیاز خواهی داشت. به دیگران کمک کن تا در صورت نیاز به یاری تو بشتابند. از زندگی لذت ببر و خود را گرفتار غم های بیهوده نکن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 371
ما درس سحر در ره ميخانه نهاديم ، محصول دعا در ره جانانه نهاديم در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش ، اين داغ که ما بر دل ديوانه نهاديم سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد ، تا روي در اين منزل ويرانه نهاديم در دل ندهم ره پس از اين مهر بتان را ، مهر لب او بر در اين خانه نهاديم در خرقه از اين بيش منافق نتوان بود ، بنياد از اين شيوه رندانه نهاديم چون مي رود اين کشتي سرگشته که آخر ، جان در سر آن گوهر يک دانه نهاديم المنه لله که چو ما بي دل و دين بود ، آن را که لقب عاقل و فرزانه نهاديم
قانع به خيالي ز تو بوديم چو حافظ
،
يا رب چه گداهمت و بيگانه نهاديم
تعبیر:
به توانایی های ذاتی خود تکیه کن. راه پیشرفت برای تو باز است. با تدبیر و تأمل قدم در راه بگذار و از سد مشکلات بگذر. بیهوده به سخنان بی پایه و اساس اعتماد نکن. به عقل و اراده ی خود ایمان داشته باش.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 475
گفتند خلايق که تويي يوسف ثاني ، چون نيک بديدم به حقيقت به از آني شيرينتر از آني به شکرخنده که گويم ، اي خسرو خوبان که تو شيرين زماني تشبيه دهانت نتوان کرد به غنچه ، هرگز نبود غنچه بدين تنگ دهاني صد بار بگفتي که دهم زان دهنت کام ، چون سوسن آزاده چرا جمله زباني گويي بدهم کامت و جانت بستانم ، ترسم ندهي کامم و جانم بستاني چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند ، بيمار که ديده ست بدين سخت کماني
چون اشک بيندازيش از ديده مردم
،
آن را که دمي از نظر خويش براني
تعبیر:
بخت و اقبال مساعد همراه تو است. به زودی به کام و آرزوی خود می رسی. با کمی تلاش می توانی آرزوهای خود را تحقق بخشی. در روزگار خوشی و سرور، خودبین و خودپسند نباش و به دیگران نیز بیندیش. خداوند را شاکر و سپاسگزار باش و قدر نعمت های او را بدان.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 309
عشقبازي و جواني و شراب لعل فام ، مجلس انس و حريف همدم و شرب مدام ساقي شکردهان و مطرب شيرين سخن ، همنشيني نيک کردار و نديمي نيک نام شاهدي از لطف و پاکي رشک آب زندگي ، دلبري در حسن و خوبي غيرت ماه تمام بزمگاهي دل نشان چون قصر فردوس برين ، گلشني پيرامنش چون روضه دارالسلام صف نشينان نيکخواه و پيشکاران باادب ، دوستداران صاحب اسرار و حريفان دوستکام باده گلرنگ تلخ تيز خوش خوار سبک ، نقلش از لعل نگار و نقلش از ياقوت خام غمزه ساقي به يغماي خرد آهخته تيغ ، زلف جانان از براي صيد دل گسترده دام نکته داني بذله گو چون حافظ شيرين سخن ، بخشش آموزي جهان افروز چون حاجي قوام
هر که اين عشرت نخواهد خوشدلي بر وي تباه
،
وان که اين مجلس نجويد زندگي بر وي حرام
تعبیر:
زندگی خوش و خرمی در پیش داری. قدر خانواده ی مهربان و فداکار خود را بدان و به آنچه که داری قانع باش. به خاطر آرزوهای مادی و دست نیافتنی، سعادت زندگی خود را بر هم مزن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 318
مرا مي بيني و هر دم زيادت مي کني دردم ، تو را مي بينم و ميلم زيادت مي شود هر دم به سامانم نمي پرسي نمي دانم چه سر داري ، به درمانم نمي کوشي نمي داني مگر دردم نه راه است اين که بگذاري مرا بر خاک و بگريزي ، گذاري آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم ، که بر خاکم روان گردي به گرد دامنت گردم فرورفت از غم عشقت دمم دم مي دهي تا کي ، دمار از من برآوردي نمي گويي برآوردم شبي دل را به تاريکي ز زلفت باز مي جستم ، رخت مي ديدم و جامي هلالي باز مي خوردم کشيدم در برت ناگاه و شد در تاب گيسويت ، نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم
تو خوش مي باش با حافظ برو گو خصم جان مي ده
،
چو گرمي از تو مي بينم چه باک از خصم دم سردم
تعبیر:
دوستان را فراموش نکن و در هنگام سختی به کمک آنها بشتاب. به خانواده خود بیشتر اهمیت بده چون آنها بهترین یار و یاور تو در هنگام حوادث هستند. تا زمانی که دوستان مشفق داری، از هیچ چیز نترس و به راه خود ادامه بده تا به مقصود برسی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 358
غم زمانه که هيچش کران نمي بينم ، دواش جز مي چون ارغوان نمي بينم به ترک خدمت پير مغان نخواهم گفت ، چرا که مصلحت خود در آن نمي بينم ز آفتاب قدح ارتفاع عيش بگير ، چرا که طالع وقت آن چنان نمي بينم نشان اهل خدا عاشقيست با خود دار ، که در مشايخ شهر اين نشان نمي بينم بدين دو ديده حيران من هزار افسوس ، که با دو آينه رويش عيان نمي بينم قد تو تا بشد از جويبار ديده من ، به جاي سرو جز آب روان نمي بينم در اين خمار کسم جرعه اي نمي بخشد ، ببين که اهل دلي در ميان نمي بينم نشان موي ميانش که دل در او بستم ، ز من مپرس که خود در ميان نمي بينم
من و سفينه حافظ که جز در اين دريا
،
بضاعت سخن درفشان نمي بينم
تعبیر:
بهتر است در کاری که در پیش گرفته ای تجدید نظر کنی و با تأمل و تعمق بیشتر به آن بپردازی تا بتوانی به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنی. بیهوده به خاطر کاری که حاصلی ندارد، خود را به دردسر مینداز.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 495
مي خواه و گل افشان کن از دهر چه مي جويي ، اين گفت سحرگه گل بلبل تو چه مي گويي مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقي را ، لب گيري و رخ بوسي مي نوشي و گل بويي شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن ، تا سرو بياموزد از قد تو دلجويي تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد ، اي شاخ گل رعنا از بهر که مي رويي امروز که بازارت پرجوش خريدار است ، درياب و بنه گنجي از مايه نيکويي چون شمع نکورويي در رهگذر باد است ، طرف هنري بربند از شمع نکورويي آن طره که هر جعدش صد نافه چين ارزد ، خوش بودي اگر بودي بوييش ز خوش خويي
هر مرغ به دستاني در گلشن شاه آمد
،
بلبل به نواسازي حافظ به غزل گويي
تعبیر:
از زندگی خود بهره ی لازم را بگیر. بیهوده خود را به خاطر مال و ثروت دنیا و افکار پوچ، دچار رنج و زحمت نکن. فرصتها را غنیمت بدان و آنها را بیهوده از دست نده. زندگی دارای نشیب و فراز بسیار است. اگر امروز به کام تو است فردا ممکن است با ندانم کاری ها دچار رنج و مصیبت شوی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 31 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 207
ياد باد آن که سر کوي توام منزل بود ، ديده را روشني از خاک درت حاصل بود راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک ، بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود دل چو از پير خرد نقل معاني مي کرد ، عشق مي گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود آه از آن جور و تطاول که در اين دامگه است ، آه از آن سوز و نيازي که در آن محفل بود در دلم بود که بي دوست نباشم هرگز ، چه توان کرد که سعي من و دل باطل بود دوش بر ياد حريفان به خرابات شدم ، خم مي ديدم خون در دل و پا در گل بود بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق ، مفتي عقل در اين مساله لايعقل بود راستي خاتم فيروزه بواسحاقي ، خوش درخشيد ولي دولت مستعجل بود
ديدي آن قهقهه کبک خرامان حافظ
،
که ز سرپنجه شاهين قضا غافل بود
تعبیر:
افسوس گذشته را مخور. آنچه از گذشته باقی می ماند، خاطره است. خاطرات خوب را چراغ راه آینده قرار بده و بصیر و بینا باش تا راه رفته را دوباره طی نکنی.